۱۲/۳۰/۱۳۸۷


گزارشگران بدون مرز: میرصیافی به «قتل» رسیده است

امید رضا میرصیافی، وبلاگ‌نویس، در تاریخ ١٩ بهمن ماه سال ۱۳۸۷،
به شعبه ١٥دادگاه انقلاب تهران احضار و زندانی شد و در روز چهارشنبه
۲۸ اسفند ماه ۱۳۸۷ در زندان اوین جان باخت.سازمان گزارشگران بدون مرز
در بیانیه خود آورده است پیکر امیرضا میرصیافی در حالی «۲۹ اسفندماه»
در گورستان بهشت زهرا به خاک سپرده شد که «مقامات قضایی – امنیتی با
سواستفاده از تألم و تأثر خانواده» جسد این وبلاگ‌نویس را «بدون کالبد شکافی
دفن کرده‌اند.»


گزارشگران بدون مرز در ادامه این بیانیه خواستار «روشن شدن همه حقایق»
درباره مرگ این وبلاگ‌نویس در زندان اوین شده و تصریح می‌کند: «بنا بر
اطلاعات ما این یک قتل است و همه مسئولان آن در هر رده‌ای باید تحت تعقیب
قضایی قرار گرفته و مجازات شوند.ما می‌خواهیم تحقیقات جدی در باره
چگونگی این قتل انجام شود.»بنا بر اعلام سازمان گزارشگران بدون مرز،
برپایه اطلاعاتی که این سازمان به دست یافته است «تناقضات ونشانه‌های
اهمال‌کاری جدی میان اسناد رسمی بازداشتگاه اوین و بیمارستان لقمان
حکیم وپزشکی قانونی درباره ساعت انتقال به بیمارستان و ساعت فوت
وجود دارد.»


سازمان گزارشگران بدون مرز که مقر آن در پاریس است و یک بخش آن به
ایران اختصاص دارد در ادامه «مسئولان امنیتی قضایی در زندان اوین» را به
«عدم همیاری با انسان در خطر» متهم کرده که درصدند امیدرضا میرصیافی
را «فردی افسرده و متمایل به خودکشی نشان دهند».گزارشگران بدون مرز در
روز ٢٨ اسفند ماه سال 1387 خواهان تشکیل کمیسیون مستقلی برای بررسی
و تحقیق درباره چگونگی مرگ این وبلا‌گ‌نویس شده بود و از مسئولان ایرانی
خواسته بود همانگونه که محمدعلی دادخواه وکیل این وبلاگ‌نویس اعلام کرده
پیکروی برای تحقیقات و روشن شدن چگونگی مرگ از سوی پزشکان مستقل
کالبدشکافی شود.


امیدرضا میرصیافی در تاریخ سوم اردیبهشت سال ۱۳۸۷ نیز بازداشت و
پس از ٤١ روز حبس با سپردن وثیقه ١٠٠ میلیون تومانی آزاد شده بود.
میرصیافی پس از آن در تاریخ ١٢ آبان در شعبه پانزده دادگاه انقلاب اسلامی
تهران محاکمه و با استناد به مواد ٥٠٠ و ٥١٤ قانون مجازات اسلامی برای
«فعالیت تبلیغی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران» به شش ماه زندان
و برای «توهین به آیت‌الله خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای»به دو سال زندان محکوم
شد.
گزارشگران بدون مرز بیانیه خود همچنین خواستار اعزام فرستادگان سازمان
ملل برای تحقیق و تفحص درباره وضع «آزادی بيان و عقيده و دستگیری
خودسرانه واعدام‌های غیر قضایی» در ایران شده است.برپایه اعلام
گزارشگران بدون مرزامید رضا میرصیافی در وبلاگ «روزنگار» به
مطالب فرهنگی می‌پرداخته است و چنانکه خود وی گفته است
«در مجموع مقالات منتشر شده» این وبلاگ تنها «دو یا سه مقاله طنز و
یا سیاسی» وجود داشته که به قصد «توهین» به کسی نوشته نشده است.
MAMAL


WWW.ROOZHAYE-MAMAL.BLOGFA.COM


۱۲/۲۶/۱۳۸۷


اجرای حکم زندان دکتر فیروزی، پزشک معالج زندانیان سیاسی

دکتر حسام فیروزی، پزشک معالج برخی زندانیان سیاسی، روز شنبه برای

تحمل بیش از یک سال حبس روانه زندان اوین شد.دکتر فیروزی پزشک

معالج و معتمد تعدادی از سرشناس‌ترین زندانیان سیاسی از جمله احمد باطبی

فعال دانشجویی، اکبر گنجی روزنامه‌نگار، اکبر محمدی فعال دانشجویی -

که در زندان درگذشت – و آیت‌الله بروجردی روحانی ناراضی از نظام فعلی

ایران بوده است.حکم زندان آقای فیروزی سال گذشته به اتهام آنچه اختفای

زندانی فراری خوانده شد، به تأیید دادگاه تجدید نظر رسیده بود. مقصود از

«زندانی فراری» در این حکم، احمد باطبی فعال دانشجویی است که در آن

دوران، از بیماران تحت نظر دکتر فیروزی به شمار می‌رفت.مهتا بردبار،

همسر حسام فیروزی، ساعتی پس از همراهی او تا زندان اوین، در گفت‌وگو

با رادیو فردا به تشریح چگونگی اجرای حکم پرداخت.


خانم بردبار، چطور این حکم بعد از یک سال اجرا شد؟

مهتا بردبار: نزدیک یک سال پیش حکم دکتر فیروزی را به ما ابلاغ کردند.

ابلاغ کتبی که نه. من رفتم دادگاه آنجا حکم را به من دادند. چند بار هم احضاریه

دادند و گفتند که دکتر باید برای اجرای حکم زندان، مراجعه کند.

یعنی الان که خودشان را معرفی کردند، به خاطر احضاریه دادگاه بوده؟

نه خیر. یک سال پیش احضاریه دادند، منتها به دلایلی دکتر نمی‌توانست برود...

ولی الان دیگر اگر خودش را معرفی نمی‌کرد، می‌آمدند می‌بردندش. کما اینکه

حدود یک ماه پیش که من برای تجدید وثیقه (به دادسرا) مراجعه کردم، دیدم که

وثیقه را داشتند به اجرا می‌گذاشتند؛ که ما سریع اقدام کردیم.

خانم بردبار حکمی که به آقای فیروزی داده اند دقیقاً چقدر است؟

پانزده ماه و نیم؛ یعنی یک سال و سه ماه و نیم.

به چه اتهامی دقیقاً؟

اختفای زندانی فراری...

که بر می‌گردد به مسئله احمد باطبی، فعال دانشجویی. درست است؟

بله مربوط به آقای باطبی است.

مسئله اختفای آقای باطبی، هنگامی که زندانی بوده، حقیقت دارد؟

اول باید ببینیم تعریف قانون این کشور از «اختفای زندانی فراری» چیست.

زندانی‌ای که در این سیستم امنیتی کاملاً تحت کنترل است و وقتی تصمیم می‌گیرند

او را بگیرند، ظرف یک ساعت پیدایش می‌کنند و می‌برند، چطور می‌تواند به این

راحتی مخفی شود؟...آقای باطبی در واقع داشت دوران مرخصی‌اش را می‌گذراند

و نمی‌دانم بر چه اساسی تعریف کردند که ایشان زندانی فراری بوده! آقای باطبی

برای درمان مراجعه کرده بود به منزل ما... ما دوستان خانوادگی هم بودیم و با هم

رفت و آمد داشتیم.

اگر اشتباه نکنم در آن دوره دکتر فیروزی پزشک معالج آقای باطبی در زندان بود. درست است؟

بله دکتر فیروزی بنا به سوابق دوستی و پزشک بودن و همچنین سوگندی که

در پایان درس می‌خورند که بیمار را بدون درنظر گرفتن شخصیت، محکومیت

یا هرگونه جرم و اتهامی که دارد و فقط به حکم انسانیت درمان کنند، مسئولیت

درمان آقای باطبی را بر عهده داشت.آقای باطبی هم که در ضمن دوست ما هم بودند،

به منزل ما تشریف آورده بودند و تحت درمان قرار گرفتند. همین موضوع باعث

شد که این اتهام را به دکتر فیروزی نسبت بدهند.

اتهام دیگری هم دارند؟

اتهامات دیگر به صورت کلی است: تشویش اذهان عمومی، اقدام علیه امنیت ملی و غیره.

دلیل وارد کردن این اتهامات را به شما گفته اند؟

نه چیزی نگفته‌اند.

روند دادرسی چطور بود؟ وکیل داشتند آقای فیروزی؟

بله آقای (خلیل) بهرامیان وکیل ما بودند که از ایشان سپاسگذاریم. منتها

وقتی اینجا اتهامی به یک نفر زده می شود در خصوص مسائل امنیتی،

این اتهامات مشخص است و حکمش هم از قبل مشخص است؛ قابل تغییر

هم نیست.به حکم دادگاه بدوی اعتراض کردیم. حکم به دادگاه تجدید نظر

و درواقع باید گفت به «دادگاه تجدید نظر» رفت و همانطور که پیش بینی

می شد، حکم تأیید شد و قرار شد که به اجرا دربیاید که به اجرا درآمدنش

بنا به دلایلی یک سال به تعویق افتاد تا در نهایت امروز (شنبه) دکتر خودشان

را معرفی کردند. گفتید که همین الان از زندان برگشتید...بله

آقای فیروزی وقتی داشتند به زندان می‌رفتند در چه وضعیتی بودند؟

دکتر فیروزی حالش بسیار خوب بود، و با روحیه بسیار خوب و وضعیت جسمی

بسیار خوب وارد زندان شد. به هر صورت آدم وقتی که در راهی قدم می‌گذارد،

طبعاً تمام سختی‌های راه را به جان می‌خرد. گرچه به نظر من اینها سختی نیست،

تجربه‌ای است که در زندگی برای انسان اتفاق می‌افتد و سبب می‌شود که انسان

پخته‌تر شود و در راهش ثابت قدم‌تر گام بردارد.